خبرگزاری «حوزه» - سمنان/ یکی از معجزات قرآن کریم خبرهایی است که نسبت به سرگذشت پیشینیان و آیندگان مطرح می کند بی شک این اخبار غیبی ، حتمی الوقوع بوده و جای شک و شبهه ای در تحقق آن وجود نخواهد داشت . قرآن کریم یکی از نشانه های ایمان و تقوای افراد را میزان اعتقاد راسخ و ایمان قلبی نسبت به وقوع این خبرها میداند و یکی از مصادیق « یومنون بالغیب » ایمان قلبی به انجام این خبرها می داند .
همانگونه که مومن واقعی و انسان متقی به داستانهای قرآن و حکایت سرگذشت پیشینیان اعتقاد راسخ دارد بهمان میزان باید نسبت به وعده های قرآنی ، پیشگوییها و خبرهای آینده آن نیز ایمان و اطمینان داشته و هیچ شک و تردیدی در ذهن و دل خویش راه ندهد .
در همین راستا یکی از پیشگویی های قران کریم ، وقوع انقلاب اسلامی در ایران و مجاهدت های ملت شریف ایران است که در حمایت از دین اسلام و برافراشتن پرچم توحید و اعتلای کلمه لا اله الا الله در سراسر گیتی نقش مهمی را ایفا کرده است.
نکته حائز اهمیت اینکه در کنار این آیات خطبه هایی از نهج البلاغه وجود دارد که درآنها تشابهات و مشترکات لفظی - معنوی دیده می شود که مجموعا از یک حقیقت واحده ای پرده می دارد و حکایت از پایمردی رشادت ، صلابت امت ایران اسلامی در جریان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی داشته و به نقش مهم و اساسی رهبری معظم این انقلاب اشارات لطیف و روشنی دارد.
بیان مساله :
در این مختصر سعی شده با ذکر آیاتی چند ، توجه خوانندگان عزیز را به نکاتی مهم در این خصوص معطوف دارم
۱- وَیسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیرَکُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَیئًا وَاللَّهُ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ (التوبة/۳۹)
و گروه دیگری غیر از شما را به جای شما قرارمیدهد؛ و هیچ زیانی به او نمیرسانید؛ و خداوند بر هر چیزی تواناست!
۲- وَإِنْ تَتَوَلَّوْا یسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیرَکُمْ ثُمَّ لَا یکُونُوا أَمْثَالَکُمْ (محمد/۳۸)
و هرگاه سرپیچی کنید، خداوند گروه دیگری را جای شما میآورد پس آنها مانند شما نخواهند بود (و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق میکنند).
۳- وآخرین منهم لمایلحقوا بهم و هو العزیز الحکیم ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ ذو فضل عظیمٌ ( الجمعه/۳)
۴- یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ( المائدة/۵۴)
در آیات فوق چندین مساله حائز اهمیت است .
الف ) تهدید نسبت به بعضی اطرافیان پیامبر گرامی (ص)
در این آیات خداوند خطاب به بعضی اطرافیان پیامبر که سست ایمان بوده و در دفاع از دین و حمایت از پیامبر عظیم الشأن کوتاهی نموده و یا در معرض روی گردانی از دین و ارتداد (مَنْ یرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ) بوده اند ابراز ناراحتی نموده و با لحنی تند و عتاب آلود آنها را تهدید می کند.
ب ) وعده و بشارت به ظهور امتی دیگر
از طرفی آیات فوق ظهور امتی جدید با ویژگیهای زیر را نوید می دهد :
یأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ
خداوند صریحاً آوردن این قوم را بخود نسبت می دهد حکایت از اینکه این ملت همواره مورد حمایت و تأیید الهی خواهند بود .
سَوْف :
این رخداد در آینده ای نه چندان دور اتفاق خواهد افتاد .
وَلَا تَضُرُّوهُ شَیئًا
شما اعراب سست عنصر نمی توانید هیچ ضرر و زیانی به آن قوم برسانید
ثُمَّ لَا یکُونُوا أَمْثَالَکُمْ
آنها در انجام تکالیف الهی و حمایت های مالی ، مادی و انفاقات سخاوتمندانه همانند شما عمل نخواهد کرد و در دفاع از دین و رهبری خویش ثابت قدم خواهند بود .
یحِبُّهُمْ وَیحِبُّونَهُ
این امت با تمام وجود به خداوند متعال عشق می ورزند و متقابلاً خداوند نیز آنان را دوست می دارد
أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ
این مردم در برابر یکدیگر خاضع اند در میان خود با مهربانی ، عطوفت و با صفا رفتار می کنند و در سختیها و مشکلات به کمک هم می شتابند .
أَعِزَّةٍ عَلَی الْکَافِرِینَ
در رویایی با دشمنان در نهایت شدت و صلابت استوار بوده و در برابر تهدید ها ، شکنجه و فشارها ذره ای ترس به دل راه نداده و از مواضع اصولی خویش قدمی عقب نشینی نمی نمایند .
یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ
همواره در راه خدا ، اعتلای کلمه توحید و برافراشتن پرچم دین در حال جهاد و تلاش بوده و امتی خستگی ناپذیر خواهند بود .
وَلَا یخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ
در مسیر حاکمیت حق و عدالت ، در برابر تهدیدات ، سرزنشها و شماتت های دشمنان ، ذره ای خم به ابرو نیاورده و کوچکترین عقب نشینی نخواهد کرد و محکم و با صلابت در مسیر توحیدی خویش به پیش می روند .
ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ
این امت با کمال خضوع و خشوع در پیشگاه الهی ، تمامی نعمات و تفضلات را از ناحیه خداوند متعال دانسته و بخود مغرور نخواهد شد.
ج ) معرفی مصداق امت جدید
ذیل آیات فوق : پیامبر گرامی (ص) در صدد معرفی مصداق این امت جدید برآمده و در برابر سوال اصحاب خویش ، دست به شانه سلمان فارسی زده و فرمود: این و یاران او و هموطنان او هستند.و به این ترتیب از اسلام آوردن ایرانیان و کوششها و تلاشهای پرثمر آنان برای پیشرفت اسلام در زمینه ها مختلف ، پیشگوئی کرد.سپس فرمود:
لو کان الدین معلقا بالثریا لتناوله رجال من ابناء الفارس
اگر دین (و در روایت دیگری اگر علم ) به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمانها قرار گیرد، مردانی از فارس آن را در اختیار خواهند گرفت .
نهج البلاغه
وجود چندین خطبه در نهج البلاغه که در شهر بصره پس از جنگ جمل و نهروان در سنوات ۳۶و۳۸ هجری ایراد شده و خبر از حوادث آینده می دهد،تفسیر روشن تری از مفاهیم ومصادیق این آیات خواهد بود اگر چه در ضمن آن از فضایل و کمالات و پیشگوئیهای دقیق علی (ع ) نیز پرده بر می دارد .
خطبه ۱۰۳ حضرت دارای وجوه مشترک و تشابهات لفظی و معنوی با آیه ۵۳ مائده دارد که احساس می شود این پیشگویی حضرت ملهم از این آیه باشد و هر دو قریب به یک معنا و مضمون را می رساند .
لفظ « قَوْم » « یجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ » « اذله » و ... مهر تاییدی است که بر اسلامی و الهی بودن انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی، زده شده است .
نکته بعدی در خطبه ۱۲۸ ملاحظه میشود
ومن کلام له علیه السلام فیما یخبر به عن الملاحم بالبصرة
یا أحنف، کأنی به وقد سار بالجیش الذی لا یکون له غبار ولا لجب، ولا قعقعة لجم، ولا حمحمة خیل، یثیرون الأرض بأقدامهم کأنها أقدام النعام. قال الشریف: یومیء بذلک إلی صاحب الزنج. ثم قال علیه السلام: ویل لسکککم العامرة ، و دور المزخرفة التی لها أجنحة کأجنحة النسور، وخراطیم کخراطیم الفیلة، من أولئک الذین لا یندب قتیلهم، ولا یفقد غائبهم. أنا کاب الدنیا لوجهها، وقادرها بقدرها، وناظرها بعینها.
توصیفات متعددی که حضرت در این خطبه می کند تنها و تنها بر جنگ تحمیلی ایران و عراق دلالت دارد.
دیگر اینکه حرکت سپاه عظیمی که نه سر و صدا و نه گرد و غبار و نه شیهه اسبان داشته باشد (لا یکون له غبار ولا لجب، ولا قعقعة لجم، ولا حمحمة خیل، ) فقط بر حملات شبانه رزمندگان اسلام ، آن هم « بأقدامهم کأنها أقدام النعام » پاهای آنها همانند پاهای شتر مرغان کشیده و بلند باشد . فقط بر کفش های غواصان که از آن به « فین » یاد می شد دارد که این دقیقاً بر غواصان دلیر مرد هورالعظیم هورالهویزه ، شلمچه و عملیاتهای خیبر ، بدر ، والفجر ۸ ، کربلای ۴-۵ و ... صدق می کند .
شهیدانی که رشادتها و دلیر مردیها و فداکاریهای بالایی از خود نشان دادند . بسیجیان عارفی که بقول امام راحل یک شبه راه صد ساله را طی کردند و بقول علی علیه السلام گمنامانی که فی الارض مجهولون و فی السماء معروفون نزد ملائک بلند آوازه اند. ادامه خطبه برای اطمینان بیشتر حضرت رمزها و گراهایی را برای جنگ تحمیلی مطرح می کند از آن جمله خانه های تزیین شده ای که دارای بالهایی همانند بالهای کرکسان ودور المزخرفة التی لها أجنحة کأجنحة النسور، ( هواپیماهای جنگی) و خانه های تزیین شده ای که دارای خرطومی همانند خرطوم های فیل وخراطیم کخراطیم الفیلة ( تانکهای جنگی ) و ... همه اینها صرفا دلالت بر جنگ تحمیلی و بسیجیان گمنام دارد .
ودر طرف مقابل ازبصریان و عراقیان کسی بر کشته های آنان گریه نمی کند (من أولئک الذین لا یندب قتیلهم،) و از مفقود الاثر های آنان کسی جستجو نمی کند (ولا یفقد غائبهم.)
در این رابطه نیز حدیثی در بحار الانوار جلد ۳۲ ص ۲۵۱ آمده که مشروح آن چنین است:
یا أهل البصرة یا أهل المؤتفکة وائتفکت بأهلها ثلاثا وعلی الله تمام الرابعة یا جند المرأة وأعوان البهیمة رغا فأجبتم وعقر فانهزمتم أخلاقکم دقاق ودینکم نفاق وماؤکم زعاق بلادکم أنتن بلاد الله تربة وأبعدها من السماء بها تسعة أعشار الشر المحتبس فیها بذنبه والخارج منها بعفو الله.
کأنی أنظر إلی قریتکم هذه وقد طبقها الماء حتی ما یری منها إلا شرف المسجد کأنه جؤجؤ طیر فی لجة بحر!! ای اهل بصره ...گوئی می بینم تمام روستاهای اطراف او پوشیده و فرو رفته در آب، فقط بعضی قسمتهای مرتفع از مساجد وساختمانهائی که بلندی آن از آب برآمده است. همانند مرغان دریائی که فقط سر آنها درآب دیده می شود.
فقام إلیه الأحنف بن قیس فقال له: یا أمیر المؤمنین ومتی یکون ذلک؟
قال: یا أبا بحر إنک لن تدرک ذلک الزمان وإن بینک وبینه لقرونا ولکن لیبلغ الشاهد منکم الغائب عنکم لکی یبلغوا إخوانهم إذا هم رأوا البصرة قد تحولت أخصاصها دورا وآجامها قصورا فالهرب الهرب فإنه لا بصیرة لکم یومئذ.
بعد از توصیف شرایط بصره ... احمد بن قیس ایستاد و از حضرت پرسید این قضیه در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟حضرت فرمود:ای ابا بحر تو آنزمان را درک نخواهی کرد و بین تو و بین آن ، قرنها طول خواهد کشید...
ثم التفت عن یمینه فقال: کم بینکم وبین الأبلة؟ فقال له المنذر بن الجارود: فداک أبی وأمی أربعة فراسخ قال له: صدقت فوالذی بعث محمدا صلی الله علیه وآله وأکرمه بالنبوة وخصه بالرسالة وعجل بروحه إلی الجنة لقد سمعت منه کما تسمعون منی أن قال لی: " یا علی هل علمت أن بین التی تسمی البصرة والتی تسمی الأبلة قلت أربعة فراسخ"
سپس بطرف راست خود رو کرد و فرمود: بین شما و ابلّه ( شاید شلمچه )چقدر فاصله است؟ منذر بن جارود عرض کرد پدر و مادرم فدات : چهار فرسخ حضرت راست گفتی قسم به کسی که پیامبر را به نبوت و رسالت تکریم و در پرواز روحش بسوی بهشت تعجیل کرد از او شنیدم همانگونه که شما از من می شنوید و گفت : ای علی می دانی بین آنجه بصره نامیده می شود و ابله گفته می شود چهار فرسخ فاصله دارد."
از آنجا که هر فرسخ شش کیلو متر است باید ۲۴ کیلو متر باشد جالب اینکه این فاصله از اینتر نت جستجو کرد م این عبارت آمد
" ... خرمشهر یا محمره؟
خرمشهری که تا بصره عراق ۲۴ کیلومتر، تا آبادان ۱۲ کیلومتر، تا اهواز ۱۲۰ کیلومتر وتا ساحل خیلج فارس ۱۰۵ کیلومتر فاصله داشت."
وسیکون التی تسمی الأبلّة موضع أصحاب العشور ویقتل فی ذلک الموضع من أمتی سبعون ألفا شهیدهم یومئذ بمنزلة شهداء بدر.
فقال له المنذر: یا أمیر المؤمنین ومن یقتلهم فداک أبی وأمی؟ قال: یقتلهم إخوان الجن وهم جیل کأنهم الشیاطین سود ألوانهم منتنة أرواحهم شدید کلبهم قلیل سلبهم طوبی لمن قتلهم وطوبی لمن قتلوه ینفر لجهادهم فی ذلک الزمان قوم هم أذلة عند المتکبرین من أهل الزمان مجهولون فی الأرض معروفون فی السماء تبکی السماء علیهم وسکانها والأرض وسکانها.
ثم هملت عیناه بالبکاء ثم قال: ویحک یا بصرة ویلک یا بصرة من جیش لا رهج له ولا حس.
آخرین و عجیب ترین نکته،خطبه ۱۸۷ نهج البلاغه است که احتمالا به نوعی در خصوص نقش رهبری و لزوم تبعیت از او اظهار نظر می کند.
از سیاق جملات و تکرار واژه های مشابه خطبه های قبلی چنین بر می آید که احتمالا این خطبه نیز در ادامه پیشگویی های قبلی باشد .
طلیعه این خطبه نیز با تکرار این جمله « هم من عدة أسماؤهم فی السماء معروفة وفی الأرض مجهولة» باری دیگر از مقام شامخ شهیدان گلگون کفن و بسیجیان گمنام به بزرگی و عظمت یاد می کند امت اسلامی را از فتنه هایی که بعد از این ماجراها فضای جامعه اسلامی را غبار آلود می کند بر حذر می دارد و در یک جمله تکان دهنده به تمام آحاد امت اسلامی هشدار می دهد که « ولا تصدعوا علی سلطانکم» مبادا از رهبر و امام قدرتمند خویش دست بردارید، که « فتذموا غب فعالکم » اگر از یاری وی دست کشید بزودی از کرده خویش پشیمان خواهید شد.
عبارت سلطان اگر چه در سیاق روایات بعنوان کلمه منفی یاد می شود ولی جالب است که اینجا اولاٌ حضرت قداست و تقوای این زمامدار و رهبر را با این عبارت تأیید نموده و نکته دیگر این رهبر را واجد قدرت ، عظمت ، شوکت و اقتدار می دانند و توصیه اکید می نمایند مبادا او را تنها گذارید که موجب سرزنش خود در اینده و درافکندن خویش در آتش فتنه ها خواهد شد. و لا تصدعوا علی سلطانکم فتذموا غب فعالکم
قطعاً می توان از این عبارت به امام و رهبر جامعه اسلامی پس از جنگ که آتش فتنه ها در زمان او شعله ور خواهد شد یعنی امام و مقام معظم رهبری تعبیر نمود که این افتخاری است بس بزرگ ، عظیم و مقدس که حضرت علی علیه السلام با این پیشگویی، مهر تأیید و حمایت خویش را از امام و امت اسلامی ابراز داشته اند .
وما توفیقی الا بالله العلی العظیم
محسن مسعودیان راد